سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ناله های غریبانه

امروز رفتم پست کلی دااااد و بیداااااد کردم (چرا؟)

    نظر

1 - مثل اینکه نمیشه از اینجا رفت. به نظر میاد اینجا دوستی و محبت زیاده :دی

2- امروز یه کم داد و ییداد کردم تا کارم پیش رفت. باور کنید که کار اینجا با داد و بیداد پیش میره. فقط و فقط. میگید نه بخونید.

 یک تعداد قطعه توی اینترنت سفارش داده بودم و توی سایت پست دیدم که روز 25 مرداد از اصفهان ارسال شده برای شهر ما. مثلا پست پیشتاز بوده و باید روز 26 مرداد به من میرسید. روز 28 مرداد دیدم نرسیده رفتم پست. هیچ کس جوابگو نبود. آخر یک نفر به مسئولش زنگ زد و گفت که برو شنبه بیا...

امروز یعنی 30 مرداد رفتم اداره پست جمهوری اسلامی ایران. رفتم پیش رئیس پیشتاز بعد از اینکه کلی پشت در اتاقش موندم تشریف آورد. پرینت از سایت پست را گذاشتم جلوش و گفتم این تاریخ را بخونید. 25 مرداد یه بسته برای من ارسال شده. گفت خب این یعنی 26 مرداد اینجا بوده و باید همون روز رسیده باشه. بنابر این قرار شد برای من زنگ بزنه و ببینه چی شده. زنگ زده به مسئول خرید اینترنتی و گوشی را جواب نمیداد. رفتم قسمتی که بسته ها تقسیم بندی میکنند گفتم آقا این کد رهگیری منو بزنید ببینیک اصلا بسته من رسیده یا نه.( هر کدومشون سفارش منو میدیدن بدون اینکه به تاریخ ارسالش نگاه کنند میگفتند نرسیده ، فقط برای اینکه من گیر ندم که چرا به دستم نرسید و بیخیال بشم). دیدم هیچ کس جواب نمیده رفتم رئیس پیشتاز را آوردم قسمت تقسیم بندی بسته ها. اینجا ابتدای داد و بیداد بود. یه کم برای رئیس صدام را بردم بالا و نتیجه این شد که کد من را توی کامپیوترشون وارد کردن و جواب دادند که بسته من 26 مرداد رسیده به دستشون.

حالا باید آقای دانشگر را میدیدم که چرا بسته من را ندادی؟

بعد از ده بیست بار تماس بالاخره گوشی را جواب دادند .

- الو آقای دانشگر؟

- بفرمایید.

- من یه خرید اینترنتی داشتم و روز 25 مرداد از اصفهان ارسال شده و هنوز نرسیده به دستم.

- به اسم کی بوده؟

- به اسم ...

- آقای ... بسته شما نرسیده؟

(دوتا شاخ رو سرم درومد از این دروغ ) قابل ذکر هست که اینجا ماه رمضان زبان روزه معنایی ندارد.

با این دروغ مجبور شدم صدام را بالا ببرم.

- کی گفته نرسیده؟ اینجا توی کامپیوتر وارد شده که روز 26 مرداد رسیده؟ شما از کجا میگی نرسیده؟

- کی گفته این را؟ از کجا میگی؟

---- وقتی بهش گفتم که من با آقای عسکری خواه اومدم اینجا پشت سیستم زدن دهنش بسته شده ----

- برو پیش آقا عسکری خواه بگو پستچی بسته منو نیاورده برو پیشش شکایت کن. (ملاحظه بفرمایید)

- باشه میرم شما کجایید ؟ چرا تو اتاقت نیستی مردم میان اینجا میخوان کارهاشون را پیگیری کنند؟

- شما چیکاره اید که از من میپرسید؟

- من همه کاره هستم. شما وظیفتونه جواب مردم را بدید.

و اینجا بود که گوشی را قطع کرد.

یه کم دیگه پیگیری کردم و وقتی فهمیدم قضیه چی بوده بیخیال شدم و برگشتم خونه.

اما اصل ماجرا.

پستچی خونه ما آقای رکنی جو خیلی آقای گلی هست. همونجا هم اول کار دیدمش و کلی بهم کمک کرد و شماره دانشگر را بهم داد و خودش حتی زنگ زد و ...

حالا این آقای رکنی جو مسئول بوده خریدهای ما را بیاره و چون این روزها فیش های موبایل رسیدن و سرش خیلی شلوغ بوده از آقای دانشگر که یه گوشه از مسئولیت بسته های خرید اینترنتی با خودش بوده تقاضا کرده که شما اگر امکان داره این چند روزه کار رسوندن بسته های خرید اینترنتی را انجام بدید. و ایشون هم فکر کنم پذیرفته و حالا از زیر کار در رفته و میگه که شما برید به آقای عکسری خواه بگید و شکایت کنید. من هم نامردی نکردم به آقای رکنی جو زنگ زدم و گفتم این آقایی که شما ازش تقاضا کردید که کمکتون کنه داره به من میسپاره که برم پیش رئیستون شکایت کنم که پای شما گیر بشه. آقای رکنی جو هم یه کم ناراحت شد و گلایه کرد و ...

با توجه به شناختی که از آقای رکنی جو داشتم بهش گفتم که من دیگه پیگیری نمیکنم و میرم. (البته آقای رکنی جو قبلش بهم قول داده بود که بسته را فردا برام میاره.)

و اینطوریه که یک تعداد کارشکنی میکنند و هیچ مسئولیتی را هم نمیپذیرند.

یادم باشه یک بلندگوی دستی (از اینها که دستفروشها دارند) همراه داشته باشم برای انجام کارهای اداری.

انشاالله باز هم از وضعیت اداراتمون توی مینویسم. ادارات یک مرکز استان. (وای به حال بقیه شهرهامون ، اینجا که مثلا مرکز استانه).

امروز هم یکی از دوستام زنگ زده سفارش طراحی یه سایت را داده که در مورد استان هست و تحلیلی. فکر کنم فرصت خوبیه که براش طراحی کنم تا این مشکلات استان را ذکر کنند و شاید دیدی یک مسئولی اینها را دید و یک فکری به حال ما کرد.